- بی نظیر (دخترانه)
بی (فارسی) + نظیر (عربی) بی مانند، بی همتا
معنی بی نظیر - جستجوی لغت در جدول جو
- بی نظیر
بی همتا، بی مانند
- بی نظیر
بی رقیب، بی مانند، بی همال، بی همتا، بی مثل، بی مثال، بی همانند، عدیم النظیر، فرد، فرید، تک، تک تاز، رقابت ناپذیر
- بی نظیر
فريدٌ
- بی نظیر
Matchlessly, Unsurpassed
- بی نظیر
incomparable, inégalé
- بی نظیر
ไม่มีใครเทียบได้ , ไม่มีใครเทียบได้
- بی نظیر
бесподобно , непревзойденный
- بی نظیر
unübertroffen, unerreicht
- بی نظیر
неперевершено , неперевершений
- بی نظیر
nieporównywalny, niezrównany
- بی نظیر
无与伦比地 , 无与伦比的
- بی نظیر
incomparável, inigualável
- بی نظیر
impareggiabile, insuperato
- بی نظیر
inigualable, insuperado
- بی نظیر
tak tertandingi, tiada bandingannya
- بی نظیر
بے نظیر
- بی نظیر
অতুলনীয়
- بی نظیر
isiyofananishwa, isiyoshindika
- بی نظیر
benzersiz, eşsiz
- بی نظیر
비할 데 없는 , 비할 데 없는
- بی نظیر
onovertroffen, ongeëvenaard
- بی نظیر
שאין לו תחליף , חסר תחליף
- بی نظیر
बेजोड़ , अभूतपूर्व
- بی نظیر
比類のない
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تهی بدانست خضر از سر آگهی - که اسکندر از چشمه ماند تهی این واژه از تهی جداست
Disorderliness, Disorganization, Grossness, Irregularity, Scrappiness, Unruliness
بی همتا، بی نظیر، بی سابقه، بی رقیب